سلفي هيلا صديقي و خواهرش و عکس عاشقانه با شوهرش + تصاوير

عکس هيلا صديقي در حال بوييدن گلها
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : تك تك كامنت هاي مهربونتون رو خوندم ... مثل عطر گل هاي خوشبو نفسم رو تازه كرد، مثل بهار زودرس ... گاهي به بهانه ي يك شعر، همديگرو پيدا ميكنيم و يادمون ميفته كه تنها نيستيم ... فيس بوك پر از صفحه هاي جعلي ، تقلبي ، سازماندهي شده و دعواست ... انگار قراره از توي يك خيابون بدنام رد بشيم بايد مواظب ترمزها ، متلك ها ، حمله ها ، حرف هاي ركيك و بيشتر از همه دروغ و تهمت ها باشيم ... زندگي توي فيس بوك مثل دفاع هميشه مقدسه  اما گاهي به بهانه يك شعر همه مردم واقعي شهر پيدا ميشن انگار ، و فرهنگي نشين هاي شهرك فيس بوك ، دوباره دور هم جمع ميشن ... و دوباره يادمون مياد ، أخلاق ، احترام ، مهربوني و يادمون مياد كه تنها نيستيم
من اين شماي واقعي رو خيلي واقعي دوست ميدارم با احترام هيلا صديقي
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): ...

عکس هيلا صديقي در تاريکي با لباس سياه
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : دوستان ممنونم از نظرات خوبتون و حتي اعتراضتون به لباس سياهم كه با توجه به شرايط و مسيرهاي امروزم ناگزير بود و من اصرار داشتم طبق وعده همين امشب انجامش بدم و قول ميدم در ويدئوهاي بعدي با پوشش و لباس شادتري ظاهر بشم ... اگر در فيس بوك هستيد لطفن به لينك زير بريد تا هم اطلاعات بيشتري كسب كنيد و هم اگر فيلم از خودتون منتشر كرديد لينكش رو هم ميتونيد به اون صفحه مسيج كنيد تا در اونجا هم منتشر بشه با احترام
هيلا صديقي
https://www.facebook.com/video.php?v=1377749979212445
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): يا خدا! لباس هاي از اين شادتر؟ تو رو خدا اين کارو نکن...

عکس عاشقانه هيلا صديقي و همسرش در کوه برف
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : آه جهان ...
و من ايمان دارم که دوتاست
مثل آن گوي سياه
که تو در حلقه ي چشمان خمارت داري
دو جهان کروي
برچليپاي رخت
به توازن ،
همه هستي مرا
تنگ گرفتي در بر
دو جهان ابدي
در نگاهي که قيامت دارد
و خدايش که يکي ست
و در آن هر دو جهان
قاب تصوير من و جوهر من
عشق و يکي ست
و من ايمان دارم
به همان آيه ي معروف
به مشرقين چشمان تو و
بعد از آن نيز
به مغربينِ غم هاي خودم
و من ايمان دارم
که زمين نيز دوتاست
مثل اندام تو پيش آينه
مثل همزاد تو در قامت راز
مثل آن ماه ،که در آب افتاد
مثل آن اشك ، به روي گونه
و همانند هم آغوشي ما
مثل صبحي که دو تاست
درهم آغوشي شب هاي زمين
و خدا گرچه يکي ست
مبدا اما
دوتاست
مثل قلب من و تو
و خدا گرچه يکي
مقصد اما نيزهم
مثل آن گوي سياه كه تو در حلقه ي چشمان خمارت داري
مثل لبهاي تو روي مرزي
که تماميتِ دلخواه من است
امروز روز تولد ايمان همراه و همسفر روزهاي زندگي من است و اين شعر تقديم به چشم هايش
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): بعد از اين صحنه تلويزيون سانسور شد و عکس تماشاچي بازي واليبال ايران و ايتاليا نشان داده شد...

عکس هيلا صديقي و شوهرش دراز کشيده در برف
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : من ماه مهربان اسپند را دوست دارم اگرچه ميان هياهوي رسيدن بهار ، عمومن گم ميشود ... اما من دوست دارم لحظه هاي اسپند را مزه مزه كنم ... من باور دارم گاهي روزهاي تلاش براي رسيدن به مقصود از خود وصال هم شيرين تر است
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): زشته! پاشين...

عکس هيلا صديقي در دشت گل هاي زرد رنگ
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : امروز سي ساله شدم حسم شبيه شاليزارها پر از آزادي و زيبايي ست ... زمستان جواني را به سلامت گذرانده ام و بهار پختگي را با هزار اميد و آرزو در كنار عزيزانم آغاز كرده ام
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): ...

عکس هيلا صديقي تنها نشسته در کافه
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : تهران نوروز، تهران خلوت، تهران آروم
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): آرام؟ خلوت؟ براي اينکه همه ريختن تو مازندران دهنمونو سرويس کردن! دو تا خيابون بالاتر ميخواييم بريم خونه عمومون دو ساعت تو ترافيکيم...

عکس کاريکاتور هيلا صديقي در سيزده به در
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : من در يك سيزده بدر خوش آب و هوا #Nowruzgan
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): بازم لباست منشوريه ها!

عکس کاريکاتور هيلا صديقي با لباس ژاپني
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : مجبورم اين توضيح رو به ابتداي متنم اضافه كنم كه دوستان روشنفكر زيادي با ويژگي هاي زير دارم كه توي روزهاي گذشته با چند تاييشون نشست هاي دوستانه در اين خصوص داشتم ... اين نوشته كنايه به كسي نيست حتي اگر مخالف با كسي باشد صريح تر از كنايه است ... تفاوت سليقه نه نشان خصومت شخصي ست و نه هيچ چيز ديگر ... با كامنتهاي نادرست سعي در شكرآب كردن روابط إنساني نكنيد ... كامنت برخي دوستان منو مجبور به نوشتن اين توضيح كرد ... /من فكر نمي كنم براي روشنفكر بودن بايد هميشه خلاف جهت آب حركت كنم ... عينك شيك بزنم سيگار دستم بگيرم و با رجوع به مستندات تاريخي بدبين بودنم هميشه در چهره ام نمايان باشد ... هيچ چيز قطعي نيست ميدانم ... نه وقايع سياسي دهه ي شصت پايان همه چيز براي مردم بود نه شادي دوم خرداد 76 ضامن آزادي و آبادي و در أمان بودن از كوي دانشگاه ... ما سال 88 نقطه ي پايانمان نبود شادي توافق هم ضامن آبادي نيست...اما نيمه ي پر را مهم تر از نيمه ي خالي ليوان ميدانم ... من دوست دارم شمع كوچكي در تاريكي روشن كنم ، روزنه ها را پاس بدارم ، ساده باشم و آسان لبخند بزنم ... گروهي مرا منع ميكنند كه مبادا شاعر دولتي باشم اما من هرگز نگفته بودم كه يك آنارشيستم من ميخواهم شاعر اميد باشم ... نه دولتي ام نه حزبي ام نه جناحي ام نه هيچ وابستگي به گروهي دارم اما اگر روزي حتي كيهان هم حرف درستي بزند كه خيلي بعيد ميدانم اما فرض محال كه محال نيست ، شهامتش را خواهم داشت كه بگويم با اين حرف موافقم
دوست من هميشه و الزامن درست نمي گويد اما ميتواند دوستم باشد ... دشمن من هميشه اشتباه نمي گويد هرچند نتواند كه دوستم باشد... دشمن دشمن من هميشه دوست من نيست
من نه براي هميشه با كساني و نه براي هميشه بر كساني نيستم ، براي تمام راه هم ، تعهدي به يك خط فكري ندارم ... فكرها گاهي اشتباه مي كنند همان طور كه من نيز ... اما براي هر قدم جدا فكر ميكنم ، و قدم به قدم فقط به آبادي ، صلح ، آزادي و توسعه ي فرهنگي مي انديشم و جز اين به هيچ چيز تعهد أبدي ندارم با احترام
هيلا صديقي
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): اي بابا! حرف سياسي نزن سايتو فيلتر ميکننا.

عکس کلوز آپ سیاه سفید از صورت هيلا صديقي
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : سلام و ظهر بخير
راستش اول بايد اعتراف كنم از اونهمه احساس و عاطفه در كامنتهاي شما ذوق زده شدم ... و به خودم باليدم و شرمنده ي نگراني شما شدم ... دوم اين داستان بنظرم روايت كننده ي خوبي از واكنش هاي متفاوت مردم نسبت به تفاهم هسته اي است ... آنها كه براي قطع عضوي غمگينند و آنها كه براي درمان سرطان و ادامه ي حيات شاد
با احترام و مهر
دوستدار شما #هيلا صديقي
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): ...

عکس سلفي دو نفره هيلا صديقي و خواهرش
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : ما يك جفت خواهريم
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): رو تخت هستين الآن؟ تازه صبح پا شدين؟

عکس چشم هيلا صديقي
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : من از چشماي خيس شهر پاييز، يه قطره اشك بودم كه نيفتاد
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): يه عکس از گوش و حلق و بيني ت هم لطفا بگير بزار! با تشکر...

عکس سلفي هيلا صديقي دراز کشيده و آرايش کرده
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : اولين باري که در فضاي مجازي آنهم سر ماجراي انتخابات سال نود و دو و انتخاب من به راي دادن ، مورد عنايت و فحش و حمله برخي از هموطنان مجازي ام قرار گرفتم چند روزي حال بدي داشتم ... با خواندن خيلي از کامنت ها و فحش ها و پست و مقاله هاي پر از تهمت در جاهاي ديگر آنچنان قفسه ي سينه ام تير ميکشيد که فکر ميکردم ضربان قلبم از حرکت دارد مي ايستد... دفعات بعد اما اوضاع برايم اينهمه وخيم نبود ... در حدي ميشد که يکي دو سه روزي عصبي و افسرده ميشدم و بگذريم ... اما حالا راستش تقريبن ديگر هيچ اثري ندارد ... رفتارهاي جمعي يکي از ابزارهاي مهم اجتماعي براي اثرگذاري بر چيزي هستند ... اجتماعات ، راهپيمايي ، تحصن و غيره ... همه و همه در طول تاريخ از مهم ترين ابزار بشر براي انتقال پيامي ، اعتراضي ، اتحادي يا چيزهايي از اين دست بوده است ...اما فضاي مجازي به دليل نداشتن دسته بندي طبقات اجتماعي و فکري و علمي و غيره از آشفتگي و بهم ريختگي خاصي در همه اقدامات جمعي اش برخوردار است که خب طبيعي ست اما روزي از طريق همين فضا ، فعاليت هاي مهم سياسي و اجتماعي در پنج سال گذشته در ايران و حتي انقلاب در کشورهاي ديگر اتفاق افتاده... روزي همه براي مجيد توکلي روسري سر کردند و براي دنيا نمادش کردند و روزي با اعتصاب نسرين ستوده همراه شدند تا به دست آمدن نتيجه ... روزي ظرف 48 ساعت آخر ، روي نامزد انتحاباتي که کمتر از ده درصد راي داشت إجماع کردند و رييس جمهورش کردند و روزي براي چالش سطل آب يخ با دنيا همراه شدند ... روزي گروهي صفحه ي مسي و خانم مجري تلويزيوني را آباد کردند و خبر ساز شدند و روزهاي بعد يکي از بزرگترين تجمع ها را براي تشييع جنازه ي مرحوم پاشايي راه انداختند ... بعد صفحه ي بازيگر سينمايشان را با حمله و فحش تعطيل کردند ... بعدتر دروازه بان تيم ملي را از فيس بوک طرد کردند ... بعدتر فلان خانم يا آقا را ... اما تفاوت بزرگ اينجاست که ديگر نتيجه ي اين کنش هاي دسته جمعي فقط تا تعطيلي فضاي فيس بوکي اش نتيجه دارد نه بيشتر ... نه خانم بازيگر فعاليت هنري اش در سينما کمرنگ شد ، نه آقاي دروازه بان با فوتبال خداحافظي کرد ، نه جلوي اعدام ريحانه گرفته شد ، نه حمايت از زندانيان ديگر شکل گرفت ، و نه ... ونه ... ونه ... دليلش ساده است ... آنقدر اين کار را به بازي گرفتيم تا تيغش کند شد و اثرش از بين رفت ...
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): ...

عکس تمام رخ هيلا صديقي
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : کار هميشگي من است ... در اين شهرکه زندگي کني ، در اين شهر، زن که باشي ، در اين شهرکه بزرگ شده باشي... تن به عادت هاي اين شهر که داده باشي ... کار هميشگي ات مي شود ... پوشيدن همان لباس هميشگي ، صبح به صبح قبل از بيرون رفتن از خانه ... هوا گرم باشد يا سرد فرقي ندارد ... من همان لباس هميشگي ام را مي پوشم . توي مدرسه ، توي دانشگاه ، توي خيابان ، سر کار ، خريد ، کافي شاپ ، رستوران ، سينما ، سفر ، کوه ... هرجا که ميروم همان لباس را ميپوشم ... هرچند سبک و سياقش دهها سال است از رده خارج شده ، که پوسيدگي سرآستين هايش ، تمام زنانگي ام را نخ نما ميکند وچرک تاب شانه هايش آنگونه ست که مردم آن را از قناعتم ميدانند ... اين قناعت از آن ارزش هاي اخلاقي ست که احساس ميکنم تحميلم کرده اند ...
تمام تنم بوي خستگي مي دهد ، وقتي لباسِ کهنه ام را مي پوشم و سرم ، آنچنان به زير مي افتد که استخوان چانه ام ميچسبد بر پهنه ي امتداد سينه ام ... و مردم اينگونه مرا نجيب ميخوانند بي آنکه ترغيبم کنند سر بالا بگيرم ... سر به زير بودن ، صفت برجسته اي ست دراين شهر، که اگر سرت را بالا بگيري سربه هوا مي خوانندت ... ... زيپ يقه ام را تا آخر بالا مي کشم و با لچکي سرم را ميبندم ، آنقدر که گوشهايم را بپوشاند ... آنقدر که از نگاه هرزه ي شهر ، درونش کز کنم و خيال کنم، پشت تاروپود نازک و پوسيده اش امان گرفته ام ... که اين دروغ را هم من باور کنم ، هم آنها زندگيش کنند... ... هر روز غروب مي روم روي پلاکاردهاي شهر مينويسم (برابري حقوق ) و بعد دست هايم را در جيبم فرو ميکنم و ليست آرزوهايم را بيرون مي آورم و ده باره از سر ميخوانمشان ... بعد دوباره کاغذ را تا ميکنم و ميگذارم در جيبم تا روزي که شايد وقتش برسد ... و بعد دست هايم را در هم قفل ميکنم تا مبادا دراز شود به سوي خواهشي و اينگونه هر روز براي خودم خط ميکشم و يادم مي رود که حقوق نابرابر يعني ، خودت حقي را از خودت گرفته باشي... و يا حقي اضافه به ديگران بخشيده باشي ... شب که ميشود برميگردم خانه و لباسم را درمي آورم و غبارش را ميتکانم و از بالاي خط تا ، آويزانش ميکنم روي همان آويز که در سه کنج ديوار ايستاده ... تا صبح فردا دوباره بر تن کنمش ... اين کار هميشگي من است ... Hila Sedighi هيلا صديقي
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): ...

عکس کاريکاتوري هيلا صديقي با رکابي
------------------------------------
توضيح عکس از زبان هيلا صديقي : بعضي از جك ها طنزهاي دردناك اجتماعي اند، اگرچه تلخ اما قابل خنديدن اند ... طنزشان را از توهين به قومي ، قشري ، زباني وأم نميگيرند ... خودمان را نشانه ميگيرند تا بعد از لبخند كمي فكر كنيم ... اين روزها گاهي از اين جك ها ميشنوم تصميم دارم بعضي وقتها آنها را با شما تقسيم كنم شايد همه با هم دست از انتشار جك هاي قومي و توهين آميز برداريم طبيعتن اين جك توهين به آقايون محترم نيست بلكه نقد باورها و شعارهاي خود ماست:
حجاب سنگر زن است . . . . . . . . من نمی دونم کسي که اين جمله رو گفته مردا رو چي فرض کرده؟ تير كمون؟ گلوله؟ خمپاره؟ نارنجك؟ ديناميت؟ ار پى جى؟ مسلسل ضد هوايى؟ تانك؟......... پيشاپيش روز جنگ افزارها مبارک.
------------------------------------
شرح در عکس (پرهام وخشور): الآن ميخواي با حرفي که بعضي ها زدن براي خودشون از حرف خودشون جوک بسازي که طعنه زده باشي؟ آفرين! سينه هاتون هم که معلومه!!